معرفی و تاریخچه
وقوع خشکسالیهای پی در پی و سیلهای با حجم زیاد باتوجه به شرایط طبیعی ایران، امری اجتناب ناپذیر است.پذیرش این واقعیت طبیعی، ما را به سمت بهرهبرداری اصولی از منابع حیاتی کشور از جمله سیلاب رهنمون میکند. پیشینه اولیه سامانههای پخش سیلاب به بررسیهای گسترش سیلاب در ایران از سال 1348 در قالب برنامههای اجرایی و پژوهشی آبخیزداری برمیگردد. اولین طرح اجرایی پخش سیلاب در منطقه سرچم واقع در حوزه آبخیز زنجانرود در قالب طرح آبخیزداری سفیدرود در سال 1351 اجرا گردید و متعاقب آن در نودهک قزوین اولین طرح تحقیقاتی پخش سیلاب بهوسیلهی سازمان تحقیقات جنگلها و مراتع اجرا شده است.
همگام با پیشرفتهای علمی و عملیاتی، الگوبرداری از بهرهبرداری سیلابها به روش سنتی در ایران و سایر ملل جهان و استفاده از ابتکارات و خلاقیتهای نیاکان ما، پخش سیلاب به شیوه علمی برای اولین بار در ایران، در ایستگاه تحقیقات پخش سیلاب کوثر (گربایگان-فسا) در عرصههای بیابانی و در قالب یکی از طرحهای تحقیقاتی وزارت جهاد سازندگی سابق توسط دکتر کوثر به اجرا درآمده است.
طی برنامههای دوم و سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بسترسازی لازم در 37 ایستگاه پخش سیلاب بر آبخوان با وسعت بالغ بر 60000 هکتار ایجاد و امکانات لازم در آنها ایجاد گردید. طرح ملی احداث ایستگاههای پخش سیلاب بر آبخوانها (ایستگاههای تحقیقات آبخوانداری)، به عنوان انقلابی سبز در عرصههای منابع طبیعی در فاصله سالهای 1375 تا 1385 توسط وزارت جهاد سازندگی سابق اجرایی شد. بهبود منابع آب زیرزمینی، جلوگیری از خسارات و تلفات سیلابها، حفاظت خاک، کنترل شنهای روان، تولید علوفه، بهبود پوشش گیاهی، جنگلکاری، جذب کربن و انتقال آن به خاک، ایجاد اشتغال، جلوگیری از مهاجرت، بهبود شرایط محیط زیست و بهبود شرایط امنیت غذایی، بخش کوچکی از نتایج اجرایی این طرح است.
در مواجه با بحران فزاینده افت سطح منابع آب زیرزمینی و افزایش فراوانی سیلابها بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک ایران، سامانههای پخش سیلاب بهعنوان یکی از رویکردهای مبتنی بر طبیعت (Nature-based Solutions) برای تغذیه مصنوعی آبخوانها مطرح شدهاند. این سامانهها با هدایت روانابهای سطحی به مناطق دارای پتانسیل بالای نفوذ، نقش مؤثری در احیای منابع آب زیرزمینی، کنترل سیلابهای فصلی و ارتقای تابآوری اکوسیستم ایفا میکنند. وجود عرصههایی با شیب ملایم، خاکهای نفوذپذیر، سفرههای تخلیهشده و روانابهای فصلی، پتانسیل بالایی برای توسعه این سامانهها ایجاد کرده است. از منظر اجتماعی نیز، افزایش آگاهی جوامع محلی نسبت به بحران آب، زمینهساز گسترش مشارکت محلی در بهرهبرداری و نگهداری این سامانهها فراهم ساخته است. مقایسه با سایر روشهای تغذیه مصنوعی مانند تزریق مستقیم و بندهای تغذیهای نشان میدهد که سامانههای پخش سیل، از نظر هزینه، انرژی مصرفی و ملاحظات زیستمحیطی دارای مزیتهای نسبی قابل توجهی هستند. این سامانهها با بهرهگیری از انرژی گرانشی و مداخلات فنی اندک، امکان نفوذ طبیعی گسترده رواناب را فراهم میسازند و در مقیاسهای حوضهای نیز انعطافپذیری بالایی دارند.


